۱۴۰۲.۰۸.۰۳

زهرا بخشی، خبرنگار- تازه‌ترین نشست مساله شهر «گفتگوی انتقادی مدیریت شهری و علوم انسانی در باب شهر» با عنوان « شهر و جنگ؛ معماری و شهر در وضعیت جنگی چگونه باید باشد؟» با حضور مهندس فاطمه جدی، معمار و کارشناس دفاع غیرعامل و مهندس امیر احمدی، معمار و مدرس دانشگاه و دبیری سیدفاضل سجادی برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی حوزه هنری؛ در ابتدای این نشست سیدفاضل سجادی گفت: در دوهفته گذشته اتفاقات دردناک و دلخراشی در ماجرای فلسطین رخ داد که نشان داد چگونه دشمنی که به وحشی‌گری و خشونت مصوف است با حمله وحشیانه قصد دارد سرزمین غزه را به ویرانی بکشد. اگر بخواهیم از نگاه جامعه معماری به ماجرای امروز که در غزه رخ داده است بنگریم، باید به این نکته توجه کنیم که صحنه را چطور ببینم؟ ضرورت‌هایش را به عنوان معمار مسلمان از منظر قرآن و از منظر جهان سنت اسلامی بسنجیم و بعد از خودمان بپرسیم با توجه به اتفاقاتی که در غزه صورت گرفته است، چرا جامعه و متخصصان معماری متوجه جنگ در امر شهرسازی نبودند. ساختمان‌های متراکم چند طبقه‌ای با مصالح بسیار سنگین و پر از ضایعات را ایجاد کردند و در ادامه این روند تمرکز جمعیت‌ که در شرایط بحران بسیار فاجعه‌آور است به وجود آمد. از اینجا می‌خواهیم گریزی بزنم به آینده‌. باید به آن فکر کرد و اندیشه داشت و در مقابل این صحنه آماده بود. با این مقدمه از سرکار خانم مهندس فاطمه جدی می‌پرسم از تجربیات خود از دفاع مقدس برای ما بگوید.

جنگ و تولد دفاع غیرعامل

فاطمه جدی در پاسخ به این سئوال گفت: همه ما به صورت حسی درک می‌کنیم که کجا محل خطر است و چه چیزی خطر است. در واقع حیات واقعی دفاع غیرعامل در کشور ما در زمان جنگ بود و در آن زمان واقعا به آن نیاز داشتیم؛ البته خطاهای زیادی نیز در آن وجود داشت. به بیان ساده‌تر دیکته نانوشته‌ای بود که در آن زمان ضرورتش کاملا احساس می‌شد و انجام شد. اما بعدها به فراموشی سپرده شد. با اینکه ما تجربه جنگ را داشتیم و اثرات آن را مشاهد کردیم، تصمیم گرفته شد که دیده نشود. ولی افرادی بودند که از تجربیات ارزنده‌ای در این زمینه وجود داشت و از آن بهره نبرده بودیم، استفاده کردند. اما با بی‌مهری‌هایی که در این زمینه وجود داشت تصمیم گرفته شد که این‌ها کنار گذاشته شود.

وی افزود: به نظر من مساله‌ای که وجود دارد خیلی راحت است. ما ابتدا پروژه‌ای را در نظر می‌گرفتیم و قاعدتا براساس آن یک برنامه‌ریزی صورت می‌گرفت، تبیین می‌شد و بعد طراحی صورت می‌گرفت و در مرحله بعد اجرایی می‌شد. اما کم کم اجرا گفت که من طراحی را انجام می‌دهم، برنامه‌ریزی را نیز خودمان انجام می‌دهیم و در نهایت ساختمان‌هایی که پوچ بودند، ساخته شد. یعنی آن پایه اولیه که شامل مطالعات و پژوهش می‌شد و باید به آن اهمیت داده می‌شد چندان مورد توجه قرار نگرفت. در صورتی که در کشورهای غربی در قسمت مطالعات و پژوهش پافشاری بیشتری دارند.

در ادامه سجادی خطاب به امیر احمدی گفت: آقای احمدی وضعیت این نحوه نگاه به معماری را چگونه می‌بینید؟ اینکه چطور باید جنگ را به عنوان یک مولفه دخیل بدانیم؟ ما برای زلزله تدابیری در برنامه‌ریزی تا ساخت در نظر گرفته‌ایم. برای جنگ چطور باید به این ماجرا نگاه کنیم؟

تعریف شهر و جنگ

احمدی در پاسخ اظهار داشت: قبل از اینکه بخواهم به سوال شما جواب بدهم می‌خواهم یک تبین مساله نسبت به موضوع اصلی این نشست که «شهر و جنگ» است، داشته باشم. اول اینکه تعریف ما از شهر چیست و تعریف ما از جنگ چیست.

وی در ادامه اظهار داشت: در تعریف شهر باید گفت که یک ظرفی است که شامل ساختمان‌ها، شریان‌های زیر زمینی مانند مترو، ساختمان‌های اداری، محلات و نشانه‌ها و ... است. در تعریف جنگ نیز باید گفت آیا تعریف ما از جنگ فقط موشک کروز و بالستیک است و یا تهدیدهای امنیتی، فرهنگی، اقتصادی و همچنین تهدیدهای سایبری را هم به مثابه تهدید فرض می‌کنیم. اگر تعریف ما از این دو مقوله از ابتدا درست شکل بگیرد، دچار مشکل نمی‌شویم.

احمدی عنوان کرد: متاسفانه چه در آرای نظریه‌پردازها و چه در مطالعات دفاع عامل و حتی غیر عامل، این خلاء احساس می‌شود. به بیان ساده‌تر شهر را فقط فیزیک دیدند و تهدید را هم فقط موشک بالستیک و کروز دیدند.

سجادی در ادامه این نشست خطاب به مهندس جدی گفت: شما برای مساله معماری و جنگ یا شهر با این نوع دسته‌بندی و گسترده کردن موضوع موافق هستید؟

مهندس جدی اظهار داشت: وقتی می‌گویم دفاع غیر عامل یک حوزه آن معماری است و بخش‌هایی همچون سایبری، سخت افزاری و هر آنچه که شامل دفاع می‌شود که یک بخش آن «دفاع غیر عامل» و یک بخش کوچک آن «معماری» است، همه این موارد کنار هم می‌تواند «دفاع» باشد و نیز همه این موارد بهینه است. وقتی شما بهترین حالت دفاع غیرعامل را داشته باشید، اگر عامل کنار آن نباشد امکان‌پذیر نیست و نیز اگر بهترین عامل را هم داشته باشیم، اگر غیرعامل کنار آن نباشد، در آن صورت هم امکان‌پذیر نیست.

وی افزود: هر کشوری بنا به شرایط و تهدیدها، منابع، توان علمی و مالی که دارند با هم متفاوت هستند. دفاع غیرعامل در اصل قرارش بر این است که آسیب رسیدن به خود را سخت کند. من با نظر آقای مهندس احمدی موافق هستم که همه این جوانب باید کنار هم به صورت میان رشته‌ای دیده شود.

سجادی در ادامه پرسید: یعنی در ماجرای دفاع، شهر و جنگ شما معمار را به عنوان پیشرو نمی‌بینید؟

جدی عنوان کرد: معماری پیشرو نیست ولی بستر است. درواقع وظایفی دارد که یکی از آن وظایف بالا بردن قدرت دفاع است و وظیفه دیگر، حس امنیت را انتقال بدهد. معمار این دو کار را باید انجام دهد. در عین حال باید به مسائلی همچون مسائل روزمره توجه داشته باشد. همه‌جانبه بودن و پایداری را نیز باید در نظر بگیرد. می‌توانم بگویم معمار باید این بسترهای لازم را محیا کند که این بسترها یک واسطه برای دفاع است.

در بخش دیگر این جلسه سجادی اظهار داشت: جنگ امروز ما شامل مولفه‌ها، عوامل و سلاح‌هایی شده که قبل از این وجود نداشت. شاید نسل قدیم و کسانی که جنگ را مطالعه می‌کردند وقتی سناریوی حمله چیده می‌شد و ماتریس سلاح‌ها را به کار می‌گرفتند، هر کدام درصد، توان و محدوده اثری داشتند. این باعث می‌شود که فکر کنیم باید به جنگ جور دیگر نگاه کنیم. ما به چه چیزی مواجه هستیم؟ چطور تبدیل به یک مساله شود که جنگ را بشناسیم؟

شناسایی تهدیدها و تدام خدمات

مهندس احمدی گفت: در پاسخ به سوال شما باید به گذشته یک گذری داشته باشیم. لزوما مساله‌ای که ما گفتیم به این معنی نیست که خیلی از این تهدیدها که در حال حاضر فکر می‌کنیم نوظهور است اختصاص به زمان حال دارد. مسلما اینطور نیست. در هر زمانی بر اساس مقتضایات آن دوره علاوه بر مسائل فیزیکی، ما دچار یک سری تهدیدهای دیگری نیز می‌شویم. چطور ما باید یک صورت‌بندی در درون خود انجام بدهیم که اگر جنگی حادث شد حتی اگر نوظهور بوده در مقابل آن بتوانیم یک تدام خدماتی داشته باشیم. باید صحنه را بشناسیم و متناسب با آن صحنه یک بازآرایی جدید کنیم.

وی افزود: نکته اول این است که «سناریومحور» باشیم. یک «آینده پژوهی» نیز از قبل داشته باشیم. «سناریومحور بودن» مسلتزم برآورد محیط است و این برآورد محیط، هم درونی است و هم بیرونی. یعنی نقاط قوت، ضعف، فرصت‌ها و تهدیدها را بشناسیم. البته این اشراف حتی اگرکامل باشد از آنجایی که گفتیم تهدید ذاتش هوشمند بودن و مانورپذیر بودن است، ما باید به واسطه برآورد و به واسطه داشتن سناریو و برنامه تداوم خدمات در کمترین زمان ممکن، خود را با تهدید هماهنگ کنیم.

احمدی در ادامه یادآور شد: امروزه به واسطه گستره دانشی که وجود دارد، آسیب‌پذیری‌ها کمتر خواهد بود.

سجادی در ادامه نشست با طرح پرسشی خطاب به مهندس جدی عنوان کرد: شما گفتید اساس دفاع غیر عامل به این شکل است که محاسبات دشمن را دگرگون کند. در صحبت‌های آقای احمدی نیز تعادل تهدید کنونی مطرح شد. اشاره کردید به اینکه نباید به شکلی دفاع کنیم که زندگی روزمره مختل شود. شما در یک مرز می‌ایستید و می‌گویید این نقطه، نقطه مطلوب دفاع غیر عامل است. شما به عنوان معمار چطور به این نقطه می‌رسید؟ اگر بخواهیم با وضعیت امروز و یا وضعیت تهران را در نظر بگیریم، چگونه باید از منظر دفاع غیرعامل به تهران نگاه کرد که به ما ایده و دید بدهد؟

الزامات معماری و نقش معمار در آن

مهندس جدی در پاسخ گفت: هر مجتمع مسکونی که قرار است ساخته شود باید چند مولفه را برایش در نظر گرفت؛ رفتار انسان و طبیعت آن مکانی که برای ساخت در نظر گرفته شده، جامعه، کالبد و زیرساخت. با در نظر گرفتن این موارد، هماهنگی بین آنها باید در نظر گرفت و برای طراحی آن باید یک تعادلی داشته باشم. این یک بخشی از دفاع غیرعامل است که باید درنظر گرفته شود. بخش دیگر آن نیز که در همه پروژه‌ها باید در نظر گرفت «ریخت شناسی» است.

وی با ذکر مثالی ادامه داد: به طور مثال یک انسان را به عنوان یک پروژه در نظر بگیریم که باید علائم حیاتی داشته باشد. البته که این انسان در مواردی آسیب‌پذیر است. حال می‌توان این پروژه را شهر تهران و یا یک ساختمان دانست. قطعا یک جاهایی از آن آسیب‌پذیر است و این آسیب‌پذیری را باید در نظر گرفت و دشمن آن را نیز باید مد نظر قرار دهیم. که این دشمن چطور فکر می‌کند و معظلاتش را بشناسیم. در اینجا قسمت‌های آسیب‌پذیر را در نظر می‌گیریم و به همان اندازه باید دشمن خود را بشناسم که آن نیز یک پروژه است.

وی در بخش دیگر سخنانش افزود: ما الزامات معماری داریم که این الزامات شامل اطلاعات، پراکندگی و مکان‌یابی است. من به عنوان معمار، الزامات معماری را به روش الزامات معمارانه با توجه به ریخت‌شناسی که وجود دارد باید استفاده کنم و موارد آسیب‌پذیر آن را شناسایی کنم، نیازها می‌سنجم و خود و طرف مقابل را می‌شناسم و در نتیجه‌گیری باید بدانم که چطور باید از آنها استفاده کرد.

در ادامه این نشست سجادی خطاب به احمدی گفت: شما از سناریو و از آینده گفتید، این آینده‌پژوهی و این سناریوها با چه مدلی و با چه روشی صورت می‌گیرد؟

نقش معمار در تهدیدات شهر

احمدی اظهار داشت: اول باید از جایگاه معماری بگویم که به نظر من معماری نقطه آغاز است و شهر یک ظرفی است که تمام این تهدیدات که شامل جنگ متعارف و غیر متعارف ومسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در آن اتفاق می‌افتد. معمار می‌تواند در آن نقش داشته باشد و هم تاثیر می‌پذیرد و هم تاثیر می‌گذارد. راحت‌ترین روش آن نیز افزایش تاب‌آوری اجتماعی و افزایش سرمایه اجتماعی است. برای رسیدن به این افزایش اجتماعی باید به رویکرد نگاه «محله محور» که در گذشته وجود داشت رجوع کنیم.

وی در ادامه گفت: در اینجا نقش رسانه هم پررنگ خواهد بود. البته در بعضی از رویکردها گفته می‌شود که آموزش و بیان این موارد خود نیز یک تهدید است. با در نظر گرفتن این موارد کافی است که یک آموزش همگانی مستتر، خفیف و غیرمستقیم داشته باشید تا ذهن فرد هوشمند ایرانی در زمان لازم بهترین تصمیم را بگیرد. استفاده از ظرفیت‌های اجتماعی محلات در شهر برای خنثی کردن تهدیدات بسیار تاثیرگذار است.

انتهای پیام/

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha